پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

اتفاقات این 30 روز

سلام پسرم. امروز بعد از سی روز اومدم وبلاگتو به روز کنم. ببخشید.. بخشید.... خودم می دونم خیلی دیر شده ولی برات توضیح می دهم. بهت گفته بودم که خیلی دلم گرفته بود از تنهایی توی این شهر بزرگ. ولی بلاخره مامان جون از شهرستان اومد پیشمون و  بیشتر از دو هفته اینجا موند. الان هم که دارم برات می نویسم مامان جون و بابابزرگ  با خاله اینا رفتن مشهد ، زیارت آقا امام رضا. لباس های نوزادی تو رو هم بردن که اونجا تبرک کنن تا وقتی اومدی پیشمون این لباس ها رو تنت کنیم. می دونی.. این لباس ها رو مامان جون از مکه برات آورده. عمه بابایی هم چند وقت پیش بردشون کربلا و اونجا هم تبرکشون کرد. حالا هم اونا رو برات فرستادم مشهد تا تبرکش کامل بشه. ...
24 مرداد 1391
1